به گزارش کارآفرینان جوان، ذهن شما، موفقیت را ضبط میکند و الگویی را که باعث موفقیت شد را در ذهن تان نگه میدارد برای شوت های دفعات بعدی .دلیل اینکه تمرین کردن باعث بدست آوردن مهارت میشود هم همین است. شما با شکست های فراوان، سعی میکنید الگوی موفقیت را پیدا کنید تا بعد از آن همیشه از آن الگو پیروی کنید.
دلیل اینکه امروز دیگر در لباس پوشیدن، بستن بند کفش، دوچرخه سواری، رانندگی و … موفق عمل میکنید دقیقا ضبط الگوی موفقیت تان از قبل است، خب با این اوصاف؛ شما سه گزینه، پیش رو دارید؛
آزمون خطا: میتوانید با آزمون و خطا رفتن بلاخره الگوی موفقیت در راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی را بدست آورید
دانش: میتوانید به کمک کسب دانش و بالا بردن اطلاعات الگوی راه اندازی یک کسب و کار را بدست آورید
تجربه: میتوانید به کمک تجربیات دیگران، الگوی راه اندازی کسب و کار میلیاردی را بدست آورید
میتوانید با آزمون خطا رفتن بلاخره الگوی موفقیت در راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی را بدست آورید. میتوانید به کمک کسب دانش و بالا بردن اطلاعات الگوی راه اندازی یک کسب و کار را بدست آورید
گزینه دوم راه آزمون و خطا را کوتاه تر میکند اما، در حد تئوری قابل اجراست (مانند آموزش نوشتن بیزینس پلن… اما آیا بیزینس پلن در دنیای واقعی جواب خواهد داد یا خیر؟)
و اما گزینه سوم، کوتاه ترین مسیر برای راه اندازی یک کسب و کار میلیاردی است!
تجربه، تلفیقی از آزمون و خطا و دانش است. شما برای اینکه بفهمید آتش داغ است، لازم نیست دست تان را بسوزانید، میتوانید از تجربیات و دانش دیگران که قبلا امتحان کرده اند بفهمید آیا آتش داغ است یا خیر؟ (برای همین سری مقالات پرونده های مرموز را برای شما آماده کردیم)
در این مقاله شما قرار استبا 5 مرحله، برای ساختن یک کسب و کار میلیاردی که توسط کارآفرینان بزرگ دنیا بارها امتحان شده و نتیجه داده است را یادبگیرید.
پس اگر، میخواهید از طریق کارآفرینی یک کسب و کار میلیاردی راه اندازی کنید، کسب و کار خودتان را توسعه دهید و تبدیل به یک کسب و کار میلیاردی کنید، بتوانید تشخیص دهید چرا کسب و کارهای دیگران رشد نمیکنند؛ این مطلب، برای شماست.
* یک بازارِ رو به رشد پیدا کنید
یکی از آسان ترین و سریع ترین راه های ساخت کسب و کارهای میلیاردی، ورود به بازارهای رو به رشد است. زیرا این بازارها، با رشد خود، درآمد شما را نیز افزایش میدهند. اما از طرفی دیگر، اگر در بازارهای قدیمی و سنتی وارد شوید، نه تنها با گذشت زمان درآمد شما خیلی سخت افزایش پیدا خواهد کرد، بلکه احتمال شکست شما نیز به مراتب بیشتر است.
بازارهای رو به رشد (برای مثال بازار اپلیکیشن های موبایل) بازارهای نوظهوری هستند که تقاضا به شدت زیاد است و عرضه آن به نسبت خیلی کم است، پس شانس زیادی دارید در این بازارها موفق شوید.
* از اول به صورت نقد کار کنید
دوران چک، سفته و حساب های دفتری به پایان رسیده، شما در عصر حاضر نمیتوانید نقد بخرید و نسیه بفروشید ! این اشتباهی است که اکثر کسب و کارها را به سمت پرتگاه شکست هدایت میکند.
شما نمیتوانید یک کسب و کار راه اندازی کنید و به امید یک روزی که معلوم نیست کی از راه برسد، به فکر سودآوری و برگشت سرمایه تان باشید. از همان بدو شروع، باید مشخص کنید از چه راهی و به چه میزان قرار است درآمد داشته باشید.
و از همه مهم تر آنچه را که فکر میکنید، بنویسید… مهم نیست اگر بعدا اشتباه باشد، مهم این است فعلا یک برنامه برای اجرا دارید، بعدا در صورت اشتباه بودن یک برنامه به مراتب ویرایش آن راحت تر است از از نو نوشتن.
* بهترین باشید
آیا میدانیند 80% شرکت هایی که درآمد زیانده دارند، محصولات معمولی بازار را تولید میکنند؟ این شرکتها فکر میکنند فقط قرار است تولید کنند، اما به چه قیمتی؟
اگر میخواهید خیلی خیلی خیلی سریع تر از رقیبانتان به موفقیت برسید، بهتر است از همان ابتدا ورودتان به بازار، محصولات یا خدماتتان تعجب مشتریانتان را برانگیزد. طوری که مشتری بیشتر از چیزی که نسبت به پولش دریافت میکند، تعجب کند.
* بهترین ها را استخدام کنید
بعد از ورود به بازار، تعیین روند درآمدزایی و تولید محصولی که مشتری میخواهد، از این به بعد شما باید بـــــر روی کسب و کارتان کار کنید، نه در کسب و کارتان. یعنی اینکه، کارهایی که فکر میکنید میتوانید به دیگران محول کنید را با استخدام افراد مورد نظر، بار مسئولیت را از دوش تان بردارید و شما بر روی کارهایی مهم تری تمرکز کنید.
اما اگر صاحبان کسب و کارها مدیران درجه 2 استخدام کنند، مدیران درجه 2 بدون شک کارمندان درجه 3 استخدام خواهند کرد زیرا احساس رقابت برای از دست دادن شغل شان آنها را نگران میکند و کارمندان درجه 3، نه تنها به اندازه کارمندان درجه 1 کار نمیکنند، بلکه بازده فوق العاده پایینی دارند، پس انتظار نداشته باشید کسب و کار شما رشد زیادی داشته باشد…
* دادهها را مصرف کنید
خب، حالا که کارمندهای درجه 1 هم استخدام کردید، کار شما در شرکت چیست؟ مصرف داده ها!
بله، شما از این به بعد باید داده ها را جمع آوری کنید و از انها استفاده کنید. لیست مشتریان روزانه، هفتگی، ماهیانه، سالیانه، مقدار خرید هر مشتری، تعداد دفعات هربار خرید، نسبت رشد هفتگی، ماهیانه، سالیانه به نسبت هزینه تبلیغات و … را باید محاسبه کنید.
هرچقدر میتوانید باید نسبت بگیرید. نسبتِ مشتریان احتمالی به زنگ های زده شده، نسبتِ سود به قیمت محصولات و … شما باید دقیقا محصولات پرسودتان را شناسایی کنید، کارمندان پرفروش تان را پیدا کنید و کانال های درآمدزایی شرکتتان را پیدا کنید و بر آنها تمرکز کنید، شما نباید شخصا کار کنید، باید پیدا کنید جاهایی را که سودآور هستند و افرادی را در آنجا ها قرار دهید تا تولیدِ سود کنند.
شاید هیچکدام از این 5 قدم در دفعه اول استفاده جواب ندهد، اما مهم نیست. چیزی که مهم است داشتن یک مسیر در راه کارآفرینی تان است، شما اگر ندانید به کجا میخواهید برسید، چه فرقی میکند از کدام مسیر بروید؟
پایگاه خبری ایرانیان موفق